سحر ولدبیگی
سحر ولدبیگی هنرپیشه سینما و تلویزیون اهل ایران است.
سحر ولدبیگی هنرپیشه سینما و تلویزیون اهل ایران است.
قسمت بیست و هفتم منتشر شد.
داستان پزشکی به نام هومن صحرایی است. او که پزشکی متعهد و متخصص است، به دلایلی مجبور می شود در بیمارستانی دیگر به نام حاشیه مشغول به کار شود. در این بین با افرادی غیر متخصص و سود جو آشنا شده و وارد ماجراهایی تازه می شود.
یک آپارتمان که از سه خانه تشکیل شده و یکی از خانهها صاحبخانه آپارتمان در نقش آقای پیردوست و پسرش در نقش کوروش که مغازهای نیز در نزدیکی دارند. مستأجر خانه دوم یک کارآگاه در نقش اردلان پشندی و همسرش در نقش منیژه و خانه سوم منزل باجناغ اردلان در نقش بامشاد و همسرش در نقش مژده است…
درباره زندگی دو مرد و همسرانشان و دوست بیکارشان است. اتفاقات طنز این سریال پیرامون کار و محل زندگی آن ها اتفاق می افتد.
زندگی خانم دکتری 40 ساله را روایت میکند که در رشته خود تبحر و تخصص دارد، اما در زمینه ازدواج و انتخاب همسر دچار مشکل است. با این حال او در طول داستان اتفاقاتی برایش رخ میدهد که...
داستان این فیلم از این قرار است که «صابر خان» که به روستای محل تولد خود برگشته، در آنجا فوت می کند؛ اما بعد از فوت او اتفاقاتی در روستا و بین خانواده او می افتد…
فیلم اگه میتونی منو بگیر روایت آقا بزرگ هنگام مرگ وصیت می کند طبق رسم همیشگی خانواده لاقوز، آقابالا باید برای برادر کوچکترش، شازده، سه زن بگیرد و سپس ارث را به مساوی بین خود تقسیم کنند. چنانچه به وصیت وی عمل نکنند دست او از دنیا کوتاه نخواهد ماند. آقابالا برای این که سهم الارث برادرش را هم به دست آورد، سه زن را به بهانه ازدواج، مأمور از بین بردن او می کند.
این فیلم درباره موجودی فضایی است که بنا بر مشکلاتی که وی ناخواسته درگیر آن، به زمین می آید و حالا باید با موجوداتی مواجه شود که شباهتی به خودشان ندارد و…
صفر که یک فیلمبردار مجالس است برای فراهم کردن هزینه عروسی اش با نیلوفر تلاش می کند که ورود یک زوج جوان به زندگی او،ماجراهایی را بوجود می آورد…
سعید سارق عتیقه ها، توسط پلیس دستگیر شده و پس از سه سال آزاد میشود تا همدستانش شناسایی شوند. پلیس برای زیر نظر داشتن او از خانه برزو که روبروی محل اقامت سعید است استفاده میکند. خانواده برزو بسیار فضول و در عین حال ساده هستند که باعث دردسر پلیس می شود که ماجراهای کمدی جالبی را وجود می آورد و…
در فیلم «زندگی به شرط چاقو»، سعید از فردی طلبکار است که آن فرد به مقدار بدهی اش به سعید هندوانه میدهند! همزمان با این اتفاق، نامزد سعید با خانواده اش عازم تهران می شوند. سعید برای نقد کردن هندوانه ها درگیر ماجراهای جالبی می شود..